سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درایام بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی بهتر است درکنارتجلیل کمی هم به تحلیل بپردازیم و در آستانه چهل سالگی انقلاب به راهی که طی شد ونقاط وقوت ضعف خود بیاندیشیم به این که انقلاب بر چه استوار شد وامروز چه وضعیتی  دارد؟

سئوالاتی که هم فکری وفرهنگی وهم سیاسی واجتماعی است البته کاوش جامع دراین باره فرصت وفراخی فراوان می طلبد ودراین نوشته کوتاه به یک نکته وسئوال  مهم دراین باره  می پردازیم  وآن این که چرا روحیه تعاون وهمراهی وهماهنگی بین نیروهای مختلف در جامعه واجماع کم نظیر ملی در روند انقلاب  که منجر به پیروزی آن شد امروز  چندان پررنگ نیست؟  در جریان  انقلاب دین باور وغیر معتقد به دین ،روشنفکر وعالمان دینی ،زن ومرد ،توده ای و مسلمان ،چپ و راست ،لیبرال و سوسیال ،مذهبی  و ملی همه وهمه یک صدا یک خواسته را خواستند  و در این خواسته به هم یاری دادند وچنین شد که انقلاب پیروز شد اما متاسفانه بعداز انقلاب بارقه  های تفرقه باریدن گرفت ودر هر دوره ای بخشی از افکار وافراد از انقلاب جدا شدند واین به قدری توسعه یافت که در دوره های اخیر حتی بزرگان انقلاب مورد بی مهری قرار گرفتند این که چرا چنین شد دلائل وعلل  مختلف دارد واما به نظر می رسد مهم ترین آن به تثبیت  روحیه عدم تحمل ومدارا درمیان  ما ایرانیان در طول تاریخ بلند استبداد دارد واقعیت این است که ما یعنی تقریبا همه ایرانیان  یاد نگرفته ایم همدیگر را تحمل کنیم واندک احساس قدرت یا محبوبیت کافی است تا این احساس را به توان صد برساند  مجاهدین خلق که دربدو پیروزی دست به اسلحه بردند لیبرال های مسلمان که با استعفا کنار کشیدند نیروهای معروف به خط امام که انعطاف لازم از خود نشان ندادند روشنفکرانی که فورا بیانیه علیه جمهوری اسلامی صادر کردند مراکز تصمیم گیری فرهنگی وسیاسی که نقد ها را  بر نتابیدند ونظایرآن همه حکایت از روحیه انحصار طلبی ونقد ناپذیری خود و خود حق مطلق بینی  داشت که موجب شد آن وحدت پیروزی ساز در سالهای بعد تداوم قوی پیدانکندبه  بیان دیگر مردم وگروههای سیاسی وفرهنگی ورهبران جریان ها درانقلاب راه نفی نظام شاهنشاهی را خوب فرا گرفتند وعملی ساختند اما راه چگونگی اثبات خودرا به درستی وکمال بلد نبودند ولذا این اثبات خود تبدیل به تخریب دیگر همرزمان شد و اگر تعاملی که  بین توده ای ومسلمان بین عدالت طلب و آزادی خواه بین ملی  و مذهبی  وجود داشت تا به امروز ادامه داشت رشد وتعالی امروز جامعه چندین برابر بود و اما  روحیه عدم تحمل همدیگر ونداشتن حلم میراث شوم استبداد زدگی تاریخ ماست واساس استبداد بازگشت  به این دارد که ما گاه  یا بسیار بین مقام بندگی وخدایی خلط می کنیم ما برای خدایی کردن به جهان نیامده ایم بلکه برای بندگی خلق شده ایم همان که قرآن فرمود : 

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ 

و جن و انس را جز برای اینکه بندگی کنند  نیافریدیم;(ذاریات  /56) 

و ادعای خدا یی گاه پیچیده است وممکن است در قالب دین یا ضد دین مطرح شود انسان چه درساحت علم وچه در عرصه دین ورزی وچه در مقام سیاست ورزی اگر احساس خدایی کند  و به تعبیر مولوی  دست طمع در الوهیت برد خود و جامعه را تباه خواهد ساخت جلوه آن در سیاست استبداد است که حضرت امیر فرمود :

من استبد برایه هلک 

 هرکس در رای مستبد باشد هلاک گرد(نهج البلاغه حکمت 161)

 ودر علم انانیت قارونی است  وضعیتی که غرب امروز درگیر آن است غرب اگر درسیاست داخلی دموکرات است اما در علم وفرهنگ دچار استبداد علمی ودعوی خدایی است ونقطه ضعف مهم غرب هم همین است  به هرحال ادعای خدایی در هر قالبی ناپسند است برای این که مساله ادعای خدایی در عرصه دین روشن تر شود به  ادبیاتی  که برخی از متدینان وحتی عالمان گاه استفاده می کنند اشاره  کنم در این ادبیات براحتی  از جهنمی بودن فلان شخص حتی متدین  وشیعه با قاطعیت سخن می گویند وسپس براحتی لعن و نفرین نثارش می کنند امری که حتی پیامبر هم بسهولت ورود در آن نمی نمود این یعنی در دین در مقام خدا نشستن  و قضاوتی را  که از آن خداست و  شایسته مقام خدایی اوست مرتکب شدن در چنین فضایی نمی توان با همدیگر زندگی وتعامل درستی داشت که به تعبیر سعدی :

 ده  درویش در گلیمی بخسبند

 دو پادشاه در اقلیمی نگنجند

 پادشاهان  چون روحیه الوهیت دارند با هم نمی سازنند و جامعه را نیز از رشد باز می دارند 

که قرآن درباره فرعون گفت : فرمان فرعون رشد دهنده نبود (هود/79)

 درویشی باید پیشه کرد تا بتوان در کنار هم زیست ودرویشی در عرصه علم وایمان  یعنی کنار گداشتن ادعا ها از جمله ادعای خدایی و  وحکم خدایی صادر کردن و لذا چاره بازگشت به  فضای وحدت و همزیستی سالم و تعاون  واستفاده از همه نیروها که راه رشد است بیش از  تغییر سیاسی اراده وعزم اخلاقی لازم است  هر گروه وفردی از بخشی از ادعاهای خود دست بردارد تا بتوان در کنار هم  باهم برای رشد جامعه کوشید






تاریخ : پنج شنبه 96/11/12 | 10:33 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.